بیانیه سوئیس آزمونی برای همدلی دولت و ملیت

حالا، سه ماه تعیین‌کننده پیش روی مذاکره‌کنندگان و ملتی است که به آن‌ها اعتماد کرده‌اند که از استقلال و عزت ملی و خون شهدای این راه صیانت کنند. قطعا این سه ماه، آزمون همدلی و اجماع ملی برای ایستادگی در برابر حاصل‌جمع محاسبات استکبار جهانی در مذاکرات است.
گروه بین‌الملل مشرق - درباره مذاکرات هسته‌ای و تفاهم صورت گرفته در لوزان که واکنش‌هایی از منتهی‌الیه خوش‌بینی تا انتهای بدبینی و متأسفانه در برخی موارد بی‌انصافی را به همراه داشته است، طرح چند نکته و تأمل در آنها ضروری به نظر می‌رسد:

- تیم مذاکره‌کننده کشورمان با ترکیبی از باسابقه‌ترین و زبده‌ترین دیپلمات‌های وزارت خارجه و کارشناسان زبده فنی -پا به میدان سخت مذاکره با قدرت‌های خودخوانده جهانی شدند تا تحریم‌های ظالمانه این کشورها بر ضد مردم ایران را در بده بستانی قابل قبول رفع کنند. در اینجا فرصت پرداختن به اقتصاد مقاومتی و اینکه برای درون‌زا کردن اقتصاد کشور و ایجاد مصونیت در برابر تحریم‌ها چه کردیم نیست. تنها بحث مذاکره است و آنچه قرار است داده شود تا ما به ازای آن، امتیازاتی ستانده شود.

همانطور که رهبر انقلاب هم در بیاناتشان در دیدار مردم قم (1392/10/19) می‌فرمایند: «ما قبلاً هم اعلان کردیم، قبل از این حرفها هم ما گفتیم [که‌] نظام جمهوری اسلامی درباره‌ی موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره میکند؛ معنای این آن نیست که این ملّت مستأصل شده است، ابداً.»

توقف در ایستگاه هسته‌ای و خطر نرسیدن به مقصد

- در اهمیت فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای در ابعاد گوناگون آن از پزشکی و کشاورزی تا تولید انرژی پاک و همچنین ارزش‌های استراتژیک یک دانش بومی در میان معدود کشورهای دارنده آن، شکی نیست. اما در تعدد مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی نیز نباید تردید کرد؛ چه اینکه فناوری هسته‌ای هم وجهی از وجوه قدرت ایران اسلامی در منطقه غرب آسیاست. منطقه غرب آسیا یا به تعبیر استعماری آن خاورمیانه، امروز غرق در خون است. قطار تمدن بزرگ اسلامی که از ایران به حرکت درآمده و در کشورهای اسلامی نیز توقف داشته است، نیازمند نیروی محرکه است تا فریادرس ملت‌های منطقه باشد. توقف در ایستگاه هسته‌ای، خطر بزرگتری به همراه دارد و آن نرسیدن به مقصد و در پی آن از دست دادن دارایی‌های ژئوپلتیک ارزشمندتری است.

اتفاقی که در این مذاکرات تا کنون رخ داد و نشانه‌هایی از آن در لوزان پدیدار شد، عبارتست از تثبیت حق - به ناحق نادیده گرفته شده - ایران در داشتن فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای در همه ابعاد آن و تضمین ادامه حرکت آن به سوی پیشرفت؛ هرچند سرعت این پیشرفت می‌تواند به تناسب متغیرهای وابسته‌ متعدد، در برهه‌ای از زمان مانند سال‌های گذشته بسیار بالا رود و تا غنی‌سازی 20 درصدی و بیش از آن هم پیش رود و در دوره‌ای هم بنا بر مصالح دیگری، اندکی از سرعت آن - با حفظ ساختارهای آن - کاسته شود.

فراموش نکنیم، ساختارهای برنامه‌ هسته‌ای صلح‌آمیز ایران برچیده نشده و نخواهد شد و هر زمان بد عهدی مسبوق به سابقه غرب تکرار شود، مسیر طی شده به سرعت قابل بازگشت خواهد بود و این بار دیگر به غنی‌سازی 20 درصدی اکتفا نخواهد شد.

رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان (1392/08/12) می‌فرمایند: «این را هم توجّه داشته باشید، این مذاکره‌ای که امروز دارد انجام میگیرد با شش کشور - که آمریکا هم جزو این شش کشور است - فقط در مورد مسائل هستهای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ
امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [که‌] مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم بإذن‌الله ضرری نمی‌کنیم.
 یک
تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛»

خطوط قرمز؛ کمرنگ اما پابرجا

- آنچه از بیانیه لوزان دریافت می‌شود، حکایت از ایستادگی تیم مذاکره‌کننده در برابر تداوم زیاده‌خواهی طرف‌های مقابل دارد. از یاد نبریم که طرف مقابل با این نیت آمده است تا پیچ و مهره‌های تأسیسات هسته‌ای ایران را نیز باز کند. پس از توافق ژنو و مذاکرات حدفاصل ژنو تا لوزان، چانه‌زنی آمریکایی‌ها بر سر 500 تا 1500 سانتریفیوژ فعال بود و غنی‌سازی در حد آزمایشگاهی، همراه با تعطیلی کامل سایت فردو و تعطیلی راکتور آب سنگین یا تبدیل آن به آب سبک. اما با پافشاری فرزندان انقلاب در مذاکره با زیاده‌خواه‌ترین و مستکبرترین موجودیت‌های جهان، هیچ یک از برنامه‌های دشمن برای آنچه نابودی برنامه هسته‌ای می‌دانند، محقق نشده است.

در خطوط قرمز ترسیم شده برای مذاکرات هسته‌ای از سوی رهبر معظم انقلاب چند نکته به چشم می‌خورد:

- حرکت علمی، هسته‌ای به هیچ وجه نباید متوقف یا کند شود،
- مذاکره کنندگان ایرانی باید بر ادامه تحقیق و توسعه و پیشرفت هسته‌ای پافشاری کنند،
- کسی حق مداخله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد و کسی هم این کار را انجام نمی‌دهد،
- مسئولان باید در مورد دستاوردهای هسته‌ای تعصب داشته باشند،
- مذاکره کنندگان کشورمان نباید هیچ حرف زوری را از طرف مقابل قبول کنند و
- روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران باید بصورت متعارف و غیر فوق العاده باشد.

هسته‌ای

همچنین خطوط قرمز دیگری هم در بُعد فنی ترسیم شد که مهمترین آنها عبارت بود از:

- ادامه فعالیت تمام سایت‌ها و تأسیسات هسته‌ای و عدم پذیرش تعطیلی آن‌ها
- انجام غنی‌سازی در خاک ایران
- حفظ مواد غنی‌شده در خاک کشور
- حفظ تأسیسات فردو به عنوان جایگزین نطنز در شرایط اضطراری
- عدم پذیرش غنی‌سازی آزمایشگاهی
- ادامه تحقیق و توسعه بر روی ماشین‌های پیشرفته
- حفظ ماهیت آب سنگین اراک و عدم تعطیلی آن

نگاهی به بندهای توافق لوزان نشان می‌دهد موارد فوق شاید نه به شکل ایده‌آل، اما بطور نسبی محقق شده است. مرکز فردو همچنان به فعالیت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای و مجهز به سانتریفیوژ دایر و آماده غنی‌سازی - در صورت تغییر شکل تعامل با غرب - خواهد بود. راکتور اراک هم با بازطراحی - هرچند احتمالا زمان‌بر و هزینه‌بر - آب سنگین باقی خواهد ماند. غنی‌سازی در خاک ایران - در حجمی حدفاصل آزمایشگاهی تا صنعتی - ادامه خواهد یافت و پس از اجرای توافق ماشین‌های پیشرفته ایران نیز که تحقیق و توسعه آن طبق بیانیه ادامه خواهد یافت، وارد چرخه غنی‌سازی می‌شوند.

هرچند ممکن کارشناسان و صاحب‌نظران درباره هریک از بندهای فوق تفاسیر مختلفی ارائه دهند، اما اجمالا در بیانیه لوزان، گذر فاحشی از این خطوط قرمز مشاهده نمی‌شود و تیم مذاکراتی با ظرافت بر روی این خطوط حرکت کرده است؛ گرچه سؤالاتی هم در برخی موارد از جمله چگونگی تأمین 190هزار سو نیاز کشور به غنی‌سازی قابل طرح است. همچنین در مورد تفاسیر ارائه شده از سوی آمریکایی‌ها و تضمین‌های لازم در مورد "لغو" همه تحریم‌های مرتبط با برنامه‌ هسته‌ای، تدابیر و ایستادگی لازم باید اتخاذ شود.

تفسیرهای آمریکایی؛ تأکید بر اصل بی‌اعتمادی

- انتشار فکت شیت (یا برگه اعلام جزئیات) از سوی آمریکا، به مانند توافق ژنو، فضای دو قطبی را داخل کشور ایجاد کرد. در این مورد ضمن احترام به همه منتقدان باید گفت، طبق اصل بی‌اعتمادی حاکم میان ایران و آمریکا که مورد تأکید رئیس‌جهمور و وزیر خارجه کشورمان نیز بوده است، استنادات و مطالبات از تیم مذاکره‌کننده باید بر مبنای آنچه که مقامات وزارت خارجه می‌گویند باشد نه بر مبنای تعاریف دشمن شماره یک نظام. استناد هر روزه به اظهارات مقامات آمریکایی و رسانه‌های صهیونیست و مقامات این رژیم جعلی برای حمله به مذاکره‌کنندگان در واقع اعتماد به اظهارات دشمن برای محکوم کردن تیمی است که 18 ماه تلاشی قابل تقدیر داشته است و باید فرصت داد تا مسیر طی‌شده، تا چند ماه آینده به سرانجام خود برسد؛ آنگاه می‌توان قضاوتی دقیق و منصفانه از عملکردها ارائه کرد.

از تفاهم تا توافق؛ آزمون سه ماهِ تعیین‌کننده

- آنچه در لوزان رخ داد، تفاهمی بود بر برخی اصول و اختلافات اساسی که طی مذاکرات 12 سال گذشته هرگز به راه‌حلی منجر نشده بود. اما در بیانیه لوزان طرفین بر راه‌حل‌هایی به اجماع رسیدند تا در زمان باقی‌مانده، جزئیات مورد اختلاف نیز به راه‌حل منتهی شود و مجموع قریب به 2 سال مذاکره، در توافق جامع، روی کاغذ بیاید.

درباره الزام‌آور بودن بیانیه باز هم به استناد کارشناسان حقوقی تیم مذاکره‌کننده و شخص جناب ظریف وزیر امور خارجه، این چیزی بیش از بیانیه و اعلامیه‌ای مطبوعاتی نیست و طبق گفته آقای عراقچی، همین موارد ذکرشده در بیانیه هم ممکن است در مذاکرات تغییر کند و هنوز هیچ چیز قطعی و نهایی نشده است. لذا، شائبه توافق دو مرحله‌ای - که اتفاقا مورد تأکید رهبر انقلاب نیز بوده است - ناشی از تفاسیری با رنگ و بوی سیاسی است. کما اینکه - برخلاف توافق ژنو که مصداق روشن یک توافق بود - در این بیانیه تنها مسیر پیش‌رو اعلام شده است و طرفین متعهد و ملتزم به اجرای تعهدی در ازای اقدامات طرف مقابل نشده‌اند.

حالا، سه ماه تعیین‌کننده پیش روی مذاکره‌کنندگان و ملتی است که به آن‌ها اعتماد کرده‌اند که از استقلال و عزت ملی و خون شهدای این راه صیانت کنند. رهبر معظم انقلاب امسال را هم سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام‌گذاری کردند؛ تا با اجماع ملی و ایستادگی مذاکره‌کنندگان به پشتوانه ملت، قدرت‌های جهان را به شناسایی و احترام به حقوق هسته‌ای و فناوری بومی صلح آمیز کشور وادار کنیم. قطعا این سه ماه، آزمون اجماع ملی برای ایستادگی برابر حاصل‌جمع استکبار محاسبات جهانی در مذاکرات است.

در پایان، رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان (1392/08/12) می‌فرمایند: «یک تذکّر مهم و لازمی را بدهم: هیچ‌کس نباید این مجموعه‌ی مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعه‌ی شامل آمریکا - همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه‌ی یک - سازش‌کار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّه‌های خودمان هستند، بچّه‌های انقلابند؛ یک مأموریّتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست [که‌] بر عهده‌ی اینها است؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده‌ی آنها است انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده میشود - که اینها سازش‌کارند، و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست.»

به هرجهت، رهبر انقلاب با توجه به عمق راهبردی در مسایل منطقه و همچنین اطلاع از اخبار ریز و دقیق در مذاکرات هسته‌ای، چنین شعاری را برای سال جدید انتخاب نمودند و همین مسئله باید در چارچوب اصول منتقدین در نظر گرفته شود، از سوی دیگر، به صواب نزدیک‌تر است تا همه مردم ایران اعم از منتقد و غیره، قول و وعده مسؤولین درباره رفع یکباره همه تحریم‌های هسته‌ای را قبول کنند و منتظر بمانند تا عیار صداقت آمریکایی - غربی مقابل حسن نیت ایرانی در متوقف کردن موقت بعضی از دستاوردهای هسته‌ای، سنجیده شود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 17 فروردين 1394برچسب:, | 16:50 | نویسنده : رضوانی |