نکته ای در باب جدائی و دوستی و محبت

تا بپیوندد به دریا کوه را تنها گذاشت رود رفت اما مسیر رفتنش را جا نگذاشت ، هیچ وصلی بی جدایی نیست این را گفت و رود دیده دریا کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت ، هر که ویران کرد ویران شد در این آتش سرا هیزم اول پایه ی سوزاندن خود را گذاشت ، اعتبار سربلندی در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت ، موج راز سر به مهری را به دنیا گفت و رفت با صدف هایی که بین ساحل و دریا گذاشت .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 12 مهر 1393برچسب:, | 14:6 | نویسنده : رضوانی |