سردار علی اوسط فکر ی تکاب دورباش رضوانی



 

یادی از عملیات نصر 1 و فرمانده مفقودالاثرش، شهید سردار علی اوسط فکری

 

شهید بزرگوار سردار علی اوسط فکری, شهیدی که پس از شهادتش مفقودالاثر شد و به آغوش خانواده بازنگشت.
26 فروردین هر سال یادآور عملیات غرور آفرین نصر 1 و رشادتهای دلیرمردان سپاه تکاب و فرمانده گردان خط شکن خاتم الانبیا در غرب بانه و سردشت، داخل خاک عراق می باشد. فرمانده خستگی ناپذیری که منطقه تکاب به آن می بالد.
با آنکه تحصیلاتش را در روستای دورباش به علت مشکلات مالی تا پایان دوره ابتدایی بیشتر ادامه نداده بود ولی به علت تسلط بر مسائل روز و کسب آگاهی های اجتماعی، سیاسی و دینی، در سخنرانی هایش بسیار تاثیرگذار حرف می زدند.
محمود دولتی همرزم شهید از نحوه شهادت سردار علی اوسط فکر می گوید. ایشان پس از تشریح وضعیت منطقه و عملیات نصر 1، این چنین ادامه می دهد: "فروردین سال 1366، جبهه جدیدی علیه دشمن گشوده شد و «گامو» که بلندترین منطقه ماووت عراق بود باید برای ادامه عملیات آزاد می شد. در قرارگاه تاکتیکی شهید زین الدین، طرح عملیات ریخته شد و گردان ها و فرماندهان ماموریت خود را دریافت کردند. نیروها برای اجرای عملیات آماده بودند. راه طولانی بود و سربالایی داشت و باید از میان صخره ها عبور می کردیم که بخش عظیم آن با برف پوشیده شده بود و از یک رودخانه پرخروش نیز با عبور می کردیم تا به هدف برسیدیم. کمین های دشمن در سر راه مساله ای دیگر بود که باید با دقت بیشتری عمل می شد تا عملیات برای دشمن آشکار نشود.
علی که فرمانده «گردان خاتم الانبیا»ی سپاه تکاب بود با فرماندهان گروهان ها مثل علیزاده (شهید) و حسینی (شهید) در رابطه با مأموریت صحبت می کرد و می گفت: عملیات باید ابتدای شب آغاز شود،راه طولانی و سختی را در پیش داریم و یک پل در روی رودخانه است که باید از آن نیز عبور کنیم تا به قله برسیم. اگر هدف مورد نظر فتح نشود، عملیات ادامه پیدا نمی کند.
بچه ها همه مصمم شدند و اعلام کردند: به یاری خدا، دشمن را شکست می دهیم. زمان حرکت به همه نیروها ابلاغ شد. ساعت 9 شب همه نیروها پشت سر هم راه افتادند. تاریکی شب و کوله بار سنگین کار را کمی مشکل کرده بود. به هر سختی مسیر طی می شد و کمین های دشمن یکی پس از دیگری از سر راه برداشته می شدند.
گاهی برای استراحت، ستون نیروها متوقف می شد و نیروها دور هم می نشستند، پس از استراحت دوباره به حرکت ادامه می دادیم. قلب ها به تپش افتاده بود. نفس ها گاهی در سینه حبس می شد. صدای خش خش پوتین ها و سرخوردن رزمندگان شنیده می شد. ناگهان گلوله توپی به وسط ستون اصابت کرد و با انفجار آن عده ای به شهادت رسیدند.
بلافاصله نیروها سازماندهی شدند و مجددا به حرکت ادامه دادیم. تا نزدیکی های اذان صبح به تلاش و فعالیت خود ادامه دادیم و احساس می کردیم به هدف اصلی - که صعود به خشن ترین قله منطقه کوهستانی ماووت- نزدیک شده ایم.
در آنجا نیروهای تکاور از ما جدا شدند. فرمانده گردان، علی فکری و چند تن از فرماندهان گروهانها از جمله علیزاده به همراه نیروهای پیشرو و تکاور، برای بررسی وضعیت دشمن جلو رفتند. آتش دشمن زیاد بود و لحظه ای قطع نمی شد. تیربارها و آر.پی. جی زن های دشمن، مرتبا به اطراف آتش می ریختند.
دشمن با اجرای آتش، موضع خود را کاملا به ما شناساند. در این حال فکری و علیزاده به محل بازگشتند و با قرارگاه تماس گرفتند و وضعیت دشمن را گزارش کردند. دشمن متوجه حمله ما شد. حدود دو تیپ و یک گردان دشمن در مقابل ما مستقر شده بودند. از قرارگاه تأکید کردند به لحاظ اهمیت فوق العاده منطقه با تمام توان بجنگیم. با آرایش گرفتن نیروها و هجوم به سنگرهای دشمن عملیات آغاز شد و درگیری سختی بین سپاه اسلام و نیروهای کفر درگرفت.
بر اثر اصابت گلوله دشمن، علی اوسط فکری به شهادت رسید و پیکرش در همان مکان باقی ماند. این حادثه در روز 26 فروردین ماه سال 1366 در «عملیات نصر1» اتفاق افتاد."
یادش گرامی و راهش پر رو باد.
گزارش از: پایگاه اطلاع رسانی نِی تک


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 30 فروردين 1393برچسب:فکری دورباش تکاب فرمانداری, | 9:35 | نویسنده : رضوانی |